پرسش :

نقش امام کاظم ـ عليه السلام ـ در تمدن اسلامي (روايات کلامي، فلسفي و فقهي)... .


شرح پرسش :
پاسخ :
دوران امامت امام کاظم ـ عليه السلام ـ از سال 148 هـ. ق تا سال 183 هـ.. ق بود[1] که آن بزرگوار در اين دوران با خلفاي زير، معاصر بودند:
1ـ منصور دوانيقي (136ق تا 158ق)
2ـ محمد عباسي (158ق تا 169ق)
3ـ هادي عباسي (169ق تا 170ق)
4ـ هارون الرشيد (170ق تا 193ق)[2]
علم و دانش
امامان ـ عليهم السلام ـ حاملان مشعل نهضت علمي در جهان اسلام بودند و آن بزرگواران در اجتماعات اسلامي، نخستين آثار حيات فکري را بنا نهادند و هم آنها بودند که مسلمانان را به مسائل مهمي فرا خواندند، تا زندگي خود را بر پايه انديشه علمي استوار سازند. فراوان است سخنان گهربار ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ در ترغيب مسلمين به فراگيري علم و دانش.[3]
دانشگاه امام صادق ـ عليه السلام ـ
دانشگاه امام صادق ـ عليه السلام ـ کار و تلاش زيادي را براي پختگي فکر انسان و پيشبرد نهضت فکري و مقدم داشتن مسلمان ها در ميدان هاي تمدن و دانش، صرف کرد و نسلي شايسته و پيشگام به سمت کارهاي نيک و برجسته تربيت نمود و بدين وسيله، رسالت خويش را نسبت به نسل هاي آينده به خوبي ايفا کرد. به برکت آن مدرسه، درک و فهم اسلامي متعالي شد و پرتو معارف، تعليمات و آداب اسلامي در شرق و غرب عالم، تابيدن گرفت.
پاسدار دانشگاه جعفري
هنگامي که جهان اسلام با از دست دادن امام صادق ـ عليه السلام ـ سوگوار شد، امام کاظم ـ عليه السلام ـ پس از پدر ارجمندش اداره امور آن دانشگاه بزرگ را ـ که دانش آنجا اوج گرفته و سرزمين هاي دور را روشن ساخته بود ـ بر عهده گرفت.
از همان نخستين روز پس از وفات پدرش، رهبر و زمامدار آن هيأت بزرگ علمي و نهضت فکري عصر خود شد. دانشمندان از هر سو به آن حضرت روي آورده و انديشمندان در اطرافش حلقه زدند و از ايشان جدا نمي شدند و نمي خواستند جدا شوند.[4] اين اجتماع و توجه آنها به امام کاظم ـ عليه السلام ـ تا آنجا بود که هرگاه سخني مي گفت و يا درباره مساله اي فتوايي مي داد اقدام به ثبت و ضبط آن مي کردند.[5]
دانشمندان، انواع علوم مختلف را از قبيل حکمت، تفسير قرآن مجيد، کلام و فقه اسلامي با تمام ابوابش و... از آن بزرگوار نقل کرده اند، همان طوري که آداب اجتماعي، نصايح ارزنده و رواياتي در ترغيب بر مهارت و تخصص در علوم مختلف از آن حضرت ذکر کرده اند.
اين سلسله از دانشمندان و راوياني که تعدادشان به چهار هزار تن مي رسيد، همگي از حيث وثاقت و عدالت، يکسان نبودند و در ميان آنان تعداد زيادي از منافقان و دروغگويان بودند که هيچ باکي از دروغ گفتن و جعل کردن نداشتند و طوري بودند که حديث و اخبار از زبان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ و اولاد بزرگوارش جعل مي کردند تا در مقابل، از حکومت وقت پاداش بگيرند. حکومتي که با اسلام در ستيز بود و باعث فساد عقايد مسلمان ها مي گشت.
گروه ديگري از افراد مجهول الحال وجود داشتند که نه مورد اطمينان بودند و نه کسي از آنان بد مي گفت و دسته ديگر، افراد ضعيف الفکر بودند. همان طوري که در ميان آن انبوه دانشمندان، شمار زيادي از افراد مورد اطمينان و عادل بودند که از جعل حديث، برحذر بوده و معروف به راستگويي و امانتداري بودند و فضيلت ضبط احکام اسلامي و نشر فقه اهل بيت ـ عليهم السلام ـ به آنها مربوط مي شد. نظر به وجود اين گروه هاي مختلف در بين راويان آثار پيامبر ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ و اهل بيت ـ عليهم السلام ـ است که حديث و خبر به اعتبار ايشان تقسيم به صحيح. حسن، ضعيف و موثق شده است.
به هر حال بسياري از اصحاب و شاگردان امام کاظم ـ عليه السلام ـ نقش مهمي را در تمدن اسلامي و تأليف و تصنيف و نشر فرهنگ اهل بيت ـ عليهم السلام ـ بر عهده داشته اند، تا آنجا که کتاب خانه هاي عربي و اسلامي زمان خودشان را از نتايج ارزشمند زحمات خود انباشته کردند. کاري که خود دليل بر توان زياد آن بزرگ مردان، در بالا بردن سطح دانش و استوار کردن پايه هاي اخلاق و تهذيب افکار مي باشد.[6]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . محمدي اشتهاردي، محمد، سوگنامه آل محمد ـ صلي الله عليه و آله وسلم ـ ، قم، نشر ناصر، چاپ اول، 1369، ص89.
[2] . پيشوايي، مهدي، سيره پيشوايان، قم، مؤسسه تحقيقاتي و تعليماتي امام صادق ـ عليه السلام ـ ، چاپ دوم، 1374ش، ص413.
[3] . شريف قرشي، باقر، تحليلي از زندگاني امام کاظم ـ عليه السلام ـ ، ترجمه محمد رضا عطايي، مشهد، کنگره جهاني حضرت رضا ـ عليه السلام ـ ، چاپ اول، 1368ش، ج1، ص267.
[4] . همان، ج2، ص247.
[5] . شيخ عباس قمي، انوار البهيّه، ترجمه محمد محمدي اشتهاردي، قم، نشر ناصر، چاپ دوم، 1376ش، ص289.
[6] . تحليلي از زندگاني امام کاظم ـ عليه السلام ـ ، همان، ج2، ص247 ـ 248.